پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

دانلود پایان نامه رشته علوم تربیتی

۱۰ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قسمت نهم نمونه سوال آزمون علوم دوم ابتدایی همراه با پاسخ فصل نهم

  • ۰
  • ۰

یکی از متدوال ترین روش های تدریس علوم ابتدایی آموزش مشارکتی می باشد. در این روش دانش آموزان به گروه‌های مختلف با پایه علمی متفاوتی تقسیم‌بندی می‌شوند، سؤالاتی از آنان پرسیده می‌شود و سپس گروه‌ها موظف خواهند بود تا به صورت مشورت با همدیگر به آنها پاسخ دهند. در این روش اطلاعات بین دانش آموزان مبادله شده و سپس معلم از بین برگه‌های افراد گروه، فقط یک برگه را تصحیح نموده نمره را برای کل گروه ثبت می‌نماید.

  • ۰
  • ۰

٢ -روش پژوهش در این مطالعه از کتابها و مقالههای مربوط به مطالعات کیفی و کمی نمایه شده در پایگاههای اطلاعاتی همچون SID،مگیران، ایرانداک، گوگل اسکولار، پورتال علوم انسانی، ساینس دایرکت و... استفاده شده است. کلید واژههای استفاده شده برای سرچ عبارت بودند از: یادگیری مشارکتی، تاثیر تدریس مشارکتی بر موفقیت تحصیلی، عوامل موثر بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی.

  • ۰
  • ۰

اهمیت یادگیری مشارکتی

اهمیت یادگیری مشارکتی فراتر از بهبود آموزش، افزایش پیشرفت دانش آموزان و مولدتر کردن کار معلمان است، اگر چه این فعالیتها نیز در جای خود بسیار ارزشمند هستند. همکاری برای انسانها همانند نفس کشیدن دارای اهمیت می باشد. توانایی مشارکت با دیگران، سنگ بنای خانواده های پایدار، موفقیت شغلی، عضویت موفق در گروهها، ارزشها و عقاید مهم، دوستی ها و انجام وظیفه کردن در برابر جامعه است. اگر دانش آموزی نتواند دانش و مهارتهای خود را در تعامل با دیگران به کار برد، دانش و مهارتش برای او هیچ فایدهای نخواهند داشت. اگر یک مهندس، منشی، حسابدار معلم یا مکانیک از مهارتهای مشارکتی الزم برای کاربرد دانش و مهارتهای فنی خود در ارتباط با همکاران، خانواده و جامعه و دوستان نتواند بهره مند شوند، تربیت چنین فردی بیهوده خواهد بود. منطقی ترین روش برای تأکید بر کاربرد مهارتهای مشارکتی در موقعیتهای کاری، سازمان دهی بخش اساسی موقعیتهای یادگیری تحصیلی به طور مشارکتی است. در این صورت دانش آموزان با بهره گیری از کار مشارکتی با همکالسان خود خواهند توانست مهارتها و دانش فنی الزم را در موقعیتهای عملی آتی بیاموزند. هیچ چیز برای یک فرد مهم تر از آموختن به کارگیری دانش خود در تعامالت مشارکتی با دیگران نیست)جانسون و جانسون،1980.) آموزش علوم، شیوه کسب اطالعات و به روز کردن و پردازش آن ها است. به عبارت دیگر عالوه بر این که اطالعات، فعالیتهای علمی،ارزشها و فرهنگ اجتماعی را شامل است، راه به دست آوردن اطالعات، ارزشها و فرهنگ اجتماعی را از طریق انواع فعالیتهای علمی توسط فرد یا با کمک دیگران و با استفاده از یافته های دیگران و سپس آزمایش مجدد برای دستیابی به آن یافته ها شامل می شود. لذا، آموزش علوم عالوه بر علم راه به دست آوردن علم را نیز شامل می شود)هارلن، 1.)1388 چون وظیفه اصلی و اساسی معلم در تدریس راهنمایی دانش آموزان برای یادگیری است. لذا او باید با استفاده از شیوههای گوناگون در موقعیتهای مختلف، دانش آموزان را فعاالنه با مطالب مورد مطالعه و موقعیتهای یادگیری درگیر نماید. مشارکت دانش آموزان در فرایند یادگیری آنقدر مهم است که بعضی از متخصصین تعلیم و تربیت میزان مشارکت دانش آموزان در فعالیتهای یادگیری را به عنوان مالکی برای ارزیابی معلمین مطرح نمودهاند. پیشرفت تحصیلی یکی از عواملی است که از یادگیری تأثیر می پذیرد. مطالعه عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مسأله پیچیده ای است، چرا که آن یک عنصر چند بعدی است و به گونهای بسیار ظریف به رشد جسمی، اجتماعی، شناختی و عاطفی دانش آموزان مربوط است. بسیاری از پژوهشگران روی تأثیر تواناییهای ذهنی و شناختی بر پیشرفت تحصیلی تأکید می کردند اما به مرور زمان مشخص شد که، هر چند تواناییهای ذهنی و شناختی تا اندازه ای با پیشرفت تحصیلی رابطه دارند و تا حدود زیادی پیشرفت تحصیلی را پیشبینی می کنند، اما تنها کلید پیش بینی موفقیت تحصیلی نیستند. بدیهی است با توجه به تغییرات سریعی که در علوم رخ می دهد، دانش آموزان ما نیازمند روشهایی هستند که از طریق آنها به مهارتهای یادگیری دست یابند تا خود بتوانند علوم را بهتر و سریع تر و همگام با پیشرفتها بیاموزند.)شعبانی،1384.)

  • ۰
  • ۰

کند نویسی هم‌چنین موجب ضعف دانش‌آموز در درس املا می‌شود. این مشکل او را در انجام تکالیف نیز ناتوان کرده و از جهتی اگر در سنین پایین درمان نشود، در سنین بزرگ‌سالی باعث به‌وجود آمدن مشکلات ثانویه می‌گردد.

در بسیاری از موارد مشاهده شده است که والدین با پرخاش و اعتراض به دانش‌آموز و آموزگار او، موجب تشدید این مشکل شده‌اند.

  • ۰
  • ۰

نگرش اقتضایی مدیریت

در این نگرش، "یک راه" برای انجام دادن کارها وجود ندارد و بر نسبیت و احتمالی بودن پاسخها در حوزه مدیریت تأکید دارد. عوامل متعددی چون بافت تمدن فرهنگی، هویت ملی تاریخی و... همگی در موفقیت یا عدم یک رویکرد دخیل اند. این نگرش مدیریتی بر شعار «هر چیزی به موقعیت بستگی دارد» استوار است. سه متغیر مهم در مدیریت اقتضایی:

1- الزامات خارجی (محیط)؛ 2- فنون و فن آوری به کار رفته؛ 3- افراد و کارکنان مجموعه آموزشی.

تئوری اقتضایی فیدلر:

این تئوری براساس تأثیر متغیرها بر سازمان است. زیرا راه و روش اداره سازمان بستگی به نوع و شیوه رهبری دارد که این شیوه رهبری وابسته به متغیرهای درونی و بیرونی است.

متغییرهای محدود کننده:

1- اندازه سازمان، 2- چگونگی انطباق با محیط اطراف، 3- تفاوت منابع، 4- میزان اتکا به تکنولوژی

  • ۰
  • ۰
ویژگیهای مکتب نئوکلاسیک:1.کارایی براساس کارایی اجتماعی وروانی افرادسنجیده می شود.
2.پاداش های مادی همیشه برطرف کننده نیازهای افرادنیست بلکه بایدبه انگیزه های درونی افرادنیزتوجه شود.
3.به وجودآمدن تخصص وتقسیم کارشیوه نهایی برای انجام کارنیست، بلکه بایدبه نوآوری وشیوه خلاقانه انسانهادرسازمان نیزتوجه شود.
4.انعکاس تجلیات روحی درافراددرمقابل مدیران صرفاً جنبه خصوصی یاانفرادی نداردبلکه جنبه گروهی دارد.
فرق عمده دومکتب کلاسیک(تیلوریسم)بامکتب نئوکلاسیک(روابط انسانی)
نهضت مدیریت کلاسیک اصولاً برتوجه به وظیفه وکاروبازده بالاتاکیدمی کنددرحالیکه نهضت روابط انسانی توجه به روابط انسانهارااهمیت می داد.
  • ۰
  • ۰
تنبیه بدنی کودکان بیش فعال آنها را دچار اختلال های روان پزشکی کرده و حس انتقامجویی را در این کودکان ایجاد می کند. ایجاد تغییر در سیستم عصبی شیمیایی بدن کودکان با سه الگوی بی توجهی، بیش فعالی و رفتارهای تکانشی نمایان می شود.
شروع اختلال بیش فعالی و بروز برخی علائم این بیماری از سن سه سالگی (زیر پنج سالگی) است ولی تشخیص قطعی آن در سن بالای پنج سالگی امکان پذیر می شود زیرا در سنین زیر پنج سال ممکن است فعالیت های کودک با بازیگوشی های طبیعی او اشتباه گرفته شود و در بستگان درجه یک شایع تر است.
گاه توارث دلیل بیش فعالی کودکان است و در بستگان درجه یک بیشتر دیده می شود، خاطرنشان کرد: بیش فعالی بیشتر در پسرها مشاهده می شود و دلیل واحدی را نمی شود برای بروز این بیماری نام برد ولی بیشترین علت هایی که موجب این اختلال می شود علاوه بر ایجاد تغییر در سیستم عصبی شیمیایی بدن، علت های محیطی از جمله صدمات مکانیکی که در زمان تولد به سیستم عصبی وارد می شود و مواجه با برخی سموم در دوران پیش از تولد است.
افزودنی های خوراکی مانند رنگ ها و مواد نگهدارند ه ای که در غذاها و برخی شیرینی ها و شکلات ها وجود دارد نیز به عنوان عامل احتمالی بروز این اختلال در کودکان است. کودکان دچار اختلال بیش فعالی، دارای جنب وجوش بسیاری هستند که گاهی نیز این فعالیت ها موجب خستگی خانواده ها می شود.
این کودکان مانند موتوری هستند که در حال کار است و خاموش نمی شود. اگر کودکی این علائم را در دو محیط خانه و بیرون خانه مانند مدرسه و در مدت زمان حداقل شش ماهه داشته باشد، دچار بیش فعالی است.کودکان بیش فعال اگر در سن مدرسه باشند، نمی توانند به آرامی به طور مداوم سر جای خود بنشینند، مدام در کلاس می چرخند و دست و پای آنان حالت بی قراری دارد.
این کودکان دائم روی صندلی تکان می خورند، معمولا کارهایی که انجام می دهند پر سر و صداست و بسیار پرحرفند. این روانپزشک اظهار کرد: در رفتارهای تکانشی نیز کودک ممکن است به کارهای خطرناک دست بزنند ولی متوجه خطر آن نباشند.در صورتی که خانواده ها برای رفع اختلال کودک بیش فعال خود اقدام نکنند این کودکان به دلیل خصلت های تکانشی بیش فعالی، به کارهای خطرناک و ضداجتماعی گرایش می یابند.
اگر این بیماری درمان نشود، گروهی از این کودکان در سنین بالا به مواد مخدر و سیگار، دزدی، دروغگویی و بزهکاری گرایش می یابند و گروه دیگر نیز دچار اختلال افسردگی می شوند. کودکانی با علائم بیماری بیش فعالی بسیار تنبیه می شوند و مورد انتقاد قرار می گیرند؛ به همین دلیل ممکن است دچار اختلال افسردگی و اضطراب شوند.
خانواده ها برای تشخیص این اختلال حتما باید به روانپزشک مراجعه کنند،اولین گام در درمان این بیماری، درمان دارویی است. شرکت در جلسات مشاوره نیز از راه های درمان این کودکان است ولی ضمن آن نیز به دلیل ایجاد تغییر در سیستم عصبی شیمیایی، برای رفع این اختلال نیاز به دارو وجود دارد.
بهتر است خانواده ها این انرژی کودکان را در جنبه های مثبت مانند ورزش هایی که انرژی زیادی از بچه ها می گیرند مانند دویدن در زمین های بزرگ، ورزش های مورد علاقه کودک یا پیاده روی در مسافت های طولانی صرف کنند.
همچنین خانواده ها می توانند مسئولیت هایی که نیاز به صرف انرژی زیاد دارد را در صورت امکان به بچه ها محول کنند تا موجب تخلیه انرژی آن ها شود. همچنین توصیه می شود کودکان بیش فعال تنقلات دارای افزودنی مصرف نکنند.
  • ۰
  • ۰
آموزش زبان مهم است از آن باب که وسیله ای برای بیان اندیشه و احساس ابزاری برای انتقال میراث فرهنگی است. شک نیست چنین وسیله ای هر قدر کاملتر و غنی تر و هر چه اندیشیده تر باشد مهمتر است. و در این جاست که مادر نخستین کسی است که طفل چشم بدو می گشاید و نخستین کلمه را از او فرا می گیرد و طفل در دامان مادر چنین وسیله و ابزار را بدست می آورد و براساس آن به توجیه خود و تشریح مسائل می پردازد.
 
اما در اینجا قبل از این که در مورد نقش مادر در سخن آموزی کودک بپردازیم، بحث کوتاهی در مورد مراحل سخنگویی و زمان آن بپردازیم. کودک به آسانی نمی آموزد که چگونه سخن گوید بلکه باید جریانی پیچیده و طولانی را طی کند. اکثر تحقیقات در این باره نشان می دهد که کودک بین 12 تا 14 ماهگی اولین لغت را به زبان می آورد و به این ترتیب باید در طی 12 تا 14 ماه اول زندگی برای فهماندن غرض خود از شیوه تفهیم و تفهم پیش از تکلم استفاده کند.
 
شیوه های پیش از تکلم:
 
کودک پیش از تکلم از سه شیوه برای فهماندن غرض و منظور خود استفاده می کند. این شیوه ها عبارتند از: گریه و فریاد، ادای صداهای نامشخص و اشارات.(مهمترین قسمت همان شیوه دوم است زیرا پس از چندی بصورت صداهای مشخص و بامعنا یعنی لغات در می آید.)
 
1) گریه و فریاد:
 
در روزهای نخست زندگی بیشتر صداهایی که از کودک شنیده می شود به صورت گریه و فریاد است. در طی هفته اول گریه در فواصل نامنظمی ظاهرمی شود. نوزاد بدون هیچ گونه علت ظاهری گریه می کند. اما یک مرتبه گریه یا خود به خود و یا در نتیجه توجه مادر قطع می شود.
 
2) صدهای غیر مشخص:
 
در ماههای اول زندگی علاوه بر گریه صداهای نامشخص دیگری شنیده می شود این صداها را نیاموخته است بلکه بخودی خود آنها را ظاهر می سازد و چه خوبست بدانیم که این صداها عمومیت دارند و در تمام اقوام و ملل و نژادها دیده می شوند بطوریکه حتی کودکان کر نیز اینگونه صداها را نشان می دهند. کودک اغلب هنگامی که تنهاست و افراد دیگری نیست که او را مشغول کنند به ایجاد این صداها می پردازند. شنیدن صدای کودک برای خود او لذت بخش است و به همین سبب است که اغلب با شنیدن صدای خود تبسم می کند و گاهی نیز می خندد.
 
کودکان ناشنوا نیز در ابتدا مانند کودکان سالم این گونه صداها را ایجاد می کنند ولی چون صدای خود را نمی شنوند تا از آن لذت ببرند پس از چندی دست از ایجاد صدا بر می دارند.
 
3) اشاره:
 
در ابتدا کودک به موازات اشاره، صداهایی نیز ایجاد می کند و می خواهد با کمک این دو منظور خود را برای دیگران آشکار سازد ولی رفته رفته پی می برد که تنها با اشاره نیز می توان منظور خود را آشکار ساخت ولی اگر اشاره وی فهمیده نشود او از گریه برای فهماندن غرض خود کمک می گیرد. اما در مورد زمان سخن گویی باید بگوییم که بسیاری از کودکان طبیعتاً بین 12 و 18 ماهگی برای تکلم آماده می شوند و چنانچه کودک در این دوره آمادگی زبان باز نکند ممکن است از نظر عاطفی برای وی اختلالاتی دست دهد زیرا نمی تواند خواسته ها و احساسات خود را بیان کند.
 
و در آموزش زبان سن 1- 3 سالگی بسیار مهم است از آن بابت که این سن دوره تقلید از بزرگسالان است و آنچه را که آنها بگویند او ادایش را در می آورد. از آنجا که مادر بیش از افراد دیگر با کودک در ارتباط است. بنابراین نقش مادر در آموزش زبان به کودک را نباید نادیده گرفت.
 
● مادر در آموزش زبان باید نکاتی را مورد نظر داشته باشد که اهم آنها عبارتند از:
 
1) بیان کلمات از ساده به مشکل باشد، از کلمات یک هجایی شروع کند تا بتدریج بتوان کلمات چند هجایی را به او آموخت.
 
2) با کودک با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند نه با زبان علمی غلیظ. البته این امر مانع آن نیست که مادر درست و صحیح حرف بزند.
 
3) از کلماتی استفاده کند که بیشتر مورد نیاز کودکند.
 
4) بیان عبارات سریع نباشد که انتقالش به ذهن کودک با دشواری هایی همراه است.
 
5) عبارات طولانی به کار نبرد.
 
6) در حین صحبت اگر کودک دچار خطائی شد با فرمی آن را اصلاح کند.و کودک را تنبیه و تمسخر نکند.
 
7) اصلاح تلفظ باید از زمانی شروع شود که کودک صداهای حروف را از هم تشخیص می دهد.
 
8) هرگز کلمه ای را به حساب این که از آن خوشش می آید غلط تلفظ نکنیم.
 
9) در آموزش یک اسم نام اصلی و صحیح را بکار ببریم به عنوان مثال کلمه گوسفند را برای گوسفند به کار ببریم نه کلمه بع بعی را.
 
● اما مـادران برای آموزش زبان از چه روشهایی می توانند استفاده کنند:
 
1) بازی با حروف و در آوردن صدای آن از طریق بازی و یا بیان داستان.
 
2) آموزش شعر، سروده های ساده که الفاظ را قالبی به کودک منتقل می کند در این امر آثار مفیدی دارند.
 
3) در آموزش زبان کودک را باید تشویق کرد و هرگز نباید گذاشت که احساس عدم لیاقت کند.
 
4) خودداری از عیب جوئیهای خشن، تنبیه، تمسخر در صورت اشتباهات تلفظی و دستوری.
 
5) ایجاد انگیزه برای صحبت کردن کودک از طریق بی توجهی به شیوه های دیگر تفهیم و تفهم از جمله گریه و فریاد و یا اشاره.
  • ۰
  • ۰
در محدوده‌ی سنی 2 تا 3 سال گفتن این مسأله که آیا کودک در گفتار مشکلی دارد و نیاز به کمک گرفتن از گفتار درمانی هست، زیاد ساده نیست،‌ در سن 2 سالگی اغلب مشکل تلفظ درست کلمات و قرار دادن کلمات در جمله به طرز صحیح آن وجود دارد که طبیعی هم هست. می‌توانید بدون راهنمایی و با حدس زدن متوجه شوید که یک کودک 2 ساله چه می‌گوید بسیاری از 2 ساله‌ها حروف را جا به جا می‌کنند مثلاً لِ به جای رِ می‌لم (به جای) میرم یا ش به جای س شَلام (به جای) سلام که دو حرف مصمت با هم ترکیب می‌شود. گاهی کلمات چند سیلابی را به کلمات کوتاه‌تر تبدیل می‌کنند.
اَخ و فَلَه (به جای) چرخ وفلک، تمام این تلفظ‌های غلط می‌توانند تا 6 سالگی هم ادامه داشته باشند، شما آسوده خاطر باشید که صحبت کردن کودکان به مرور زمان درست می‌شود رفته رفته در 3 سالگی بیشتر چیزهایی که بچه‌ها می‌گویند قابل درک می‌شود.
ولی اگر کودک شما خیلی کم صحبت می‌کند باید بیشتر و بیشتر سعی کنید واین روش‌های زیر را دنبال کنید:
1- در هر مقطع سنی چه قدر انتظار داشته باشیم؟ خود شما بهترین مقیاس اندازه‌گیری پیشرفت مهارت‌های گفتاری کودکتان هستید – بیشتر 2 ساله‌ها حدود 50 کلمه در اختیار دارند و به کار می‌برند هر چند در این سن، خودسرانه به محدوده‌ی لغات و قابلیت‌های خودشان در گفتن کلمات متفاوت و صداهای درست عمل می‌کنند دومین سال عمر، زمان بسیار عالی و فوق‌العاده‌ای برای رشد گفتاری کودک است ممکن است بشنوید که از گفتن یک جمله‌ی کوتاه به پرسیدن سؤال می‌رسد جهت می‌دهد هر نوع داستانی که می‌تواند می‌سازد اگر با یک توقف کوتاه در مسیررشد روبرو شدید شگفت‌زده نشوید.
در اینجا چند راهنمایی برای شما داریم:
– چه چیزهایی ممکن است بشنوید؟
1- تلفظ غلط= بسیاری از بچه‌ها در برابر بعضی اصوات گنگ می‌شوند گاهی نمی‌تواند حروف صدا دار را بگویید و یا گاهی بیشتر از آنها استفاده می‌کند.
2- جا انداختن حروف کامل صدا دار= تا وقتی که بچه‌ها بیشتر از آنکه حرف بزنند می‌شنوند جا انداختن کامل حروف صدا دار شاید علامتی باشد مبنی بر اینکه بچه قادر به شنیدن تمام صداهای کلمه نیست حتی نشیدن لحظه ای و موقتی یک صدا از راه گوش، قابلیت درک کافی از زبان را برای صحبتی شفاف کند می‌کند و گاهی حتی واکنش‌هایی به صداهایی بی‌‌اهمیت مثل جاروبرقی و سشوار نشان می‌دهد.
3- استفاده از یک کلمه تنها برای یکبار
4- اشاره نکردن به موضوعی که از او خواسته شده: مثلاً در کتاب به او می‌گویید عکس پروانه‌ای که روی گُل نشسته رو به من نشون بده، ولی او یا آخر جمله را تکرار می‌کند یا صفحه را بدون نشان دادن موضوع رد می‌کند.
5- بی‌نتیجه بودن ظاهری، وقتی خواسته‌ی کودک را نمی‌دانید او به سادگی موضوع دلخواه را می‌گیرد و یا به آن اشاره می‌کند.
6- جواب دادن به سؤال با تکرار قسمت آخر سؤال شما= دوست داری با ماشینت بازی کنی؟ و او جواب می‌دهد، با ماشینت بازی کنی؟ یا بازی کنی؟ به جای تکان دادن سرش به علامت آره یا نه، به این حالت «اکولیا» گفته می‌شود و می‌تواند یکی از علایم ابتدایی «اوتیسم» باشد.
7- نگفتن خداحافظی یا بای بای و نداشتن واکنش به بازی‌ها
8- گفتن تنها یک کلمه، نه جمله و عبارت
9- نداشتن پیشرفت ماهانه و عدم گسترش زبان و لغات
10- نوک زبانی حرف زدن بعضی بچه‌های برای تلفظ س و ز زبان را پشت دندانهای بالا قرار می‌دهند اگر کودک شما اینطور صحبت می‌کند نگران نباشید خیلی از بچه‌ها نوک زبانی هستند و این حالت گاهی تا سن 7 سالگی هم ادامه پیدا می‌کند.
11- سلیس و روان صحبت کردن درگیر شدن با چهار چوب‌های اولیه‌ی گفتاری کاملاً‌ طبیعی است و اینکه کودک سعی می‌کند جملات را درست ادا کند یک علامت خوب است مخصوصاً وقتی که شما جمله‌ی او را درست درک نکرده و تفهیم شدن جمله‌ی او به شما بی‌نتیجه مانده است و این یعنی کودک به معانی توجه کرده و به گفتگو با شما مشتاق است.
12- لکنت زبان – اگر کودک در ابراز یک جمله با لکنت رو به رو شود طبیعی خواهد بود مخصوصاً وقتی در دوران رشد سریع قابلیت‌های ذهنی‌اش می‌باشد. در حقیقت در این سن بچه‌ها یک (لکنت درست) دارند که در بخش اول کلمات یا تکرار می‌کنند یا گیر می‌کنند.
مشکل زمانی است که قدرت مغز از مهارت‌های شفاهی گفتاری عقب می‌ماند،‌ لکنت‌ها گاهی به دلیل خستگی زیاد و یا تحریک برای گفتن آنچه در ذهن دارد و یا عصبانیت است کودک نمی‌تواند به راحتی کلمه‌ی مورد نظرش را ادا کند، اگر لکنت بدتر شد یا به مرور زمان با دهان کجی و فشار آوردن به صورت و دهانش برای گفتن کلمه کوشش کرد باید با دکتر مشورت کنید.
13- آپراکسیا – یک بی‌نظمی و اختلال در سیستم عصبی است و به دلیل ضعف یا سستی ماهیچه‌ها یا فلج بودن آنها قابلیت ادای سیلاب کلمات کم می‌شود اما در عوض مغز دستور درست به قسمت‌هایی که نیاز به دستور درست برای ساختن و متابعت اصوات با هم دارند می‌دهد بچه‌ها با مشکل آپراکسیا اغلب صداهای مشکل را حذف می‌کنند یا با نوع ساده‌تری جایگزین می‌کنند ممکن است حروف صدادار را غلط تلفظ کنند و گاهی یک صدای ساده را درست تلفظ می‌کنند این بچه‌ها اغلب به درمان متمرکز در سن پایین نیاز دارند که بی‌نظمیِ آن را از میان ببرد و شما با یک تلاش حرفه‌ای موفق خواهید شد.
چه می‌توانید بکنید، خواندن برای کودک یک راه عالی برای محکم کردن چهار چوب گفتار است کتابها به بچه‌ها کمک می‌کنند که به دامنه‌ی لغاتشان کلمات جدید اضافه کنند، با دستور زبان معانی‌ را با احساس‌تر و به‌تر کنید و با تصاویر یک گفتگوی عادی یا کودک 2 ساله انجام دهید، زمان خواب یا غذا خوردن فرصت خوبی برای صحبت کردن در مورد یک روز پرکاراست، محققان دریافته‌اند هر چه بچه‌ها کلمات بیشتری بشنوند دامنه‌ی لغاتشان زیادتر می‌شود.
تلفظ غلط – مادامی که کودکان می‌شنوند زبان یاد می‌گیرند. موضوع این است که چرا یک کودک با هوش کلمات را غلط تلفظ می‌کند، شما وقتی با او صحبت می‌کنید روی کلمات یا صداهایی که با زحمت می‌گوید تأکید کنید مجبور نیستید با سر و صدا گفتار او را تصحیح کنید فقط کلماتی که اشتباه می‌گوید را درست تقلید و تکرار کنید گاهی سختی‌ در تلفظ با صدای یک حرف ویژه کمتر است از ترتیب کلمات، مثلاً کِرِم را دِلِم تلفظ می‌کند چون گفتن «ک» نیازمند تغییر حالت زبان است که برای 2 ساله‌ها سخت است، روی آنچه که کودک برای گفتن درست انجام می‌دهد تمرکز کنید چون زمانی که احساس کند صحبت کردنش درست نیست و تلاشش بی‌نتیجه مانده صحبت را قطع می‌کند.
نوک زبانی- دقت کنید به راحتی می‌تواند نفس بکشد؟ از نظر هر نوع آلرژی و سرماخوردگی یا مشکلات سینوسی که باعث می‌شود کودک از دماغ و دهان با هم نفس بکشد بررسی کنید در تنفس با دهان باز زبان در دهان پهن می‌شود روی تنفس از راه بینی هم دقت کنید چون گاهی یک بینی خفه و پُر هم مقصر است. انگشتان کودک را از دهانش تا جایی که ممکن است دور نگه دارید عادت مکیدن شست و خوردن شیشه را ترک بدهید و در عوض جرعه جرعه خوردن را به او یاد بدهید. در غیر این صورت موتور زبان آنها خوب تقویت نمی‌شود و این تقویت برای گسترش گفتار مهم است از طرفی نوشیدن با نی هم همین کار را می‌کند چون به جای فشردن دندانها به هم از لب استفاده می‌شود.
روانی و سیلیسی – برای کمک به کودک برای روان‌گویی اجازه دهید که کودک بداند هر جمله چطور باید ادا شود بگذارید او چیزی از شما بخواهد مثلاً: مامان، جوراب من، جوراب شما لطفاً. بیشترین چیزها خیلی سریع اتفاق می‌افتد بدون هیچ توضیحی او می‌گوید، مامان (جمله‌ی مامان لطفاً به من کمک کن را محدود می‌کند و می‌گوید مامان!) تا زمانی که برای گذاشتن جمله‌ها کنار هم صراحتاً تلاش می‌کنند بیشتر جملاتش محدود می‌شود اگر نه بیشتر آن را تکرار می‌کند.
لکنت زبان – عکس‌العمل شما نسبت به کودکی که لکنت دارد خیلی مهم است اگر در پایان این سال هنوز هم به جای جملات 2، 3 و 4 کلمه‌ای، جمله‌ی یک کلمه‌ای می‌گوید کلمات جدید را یکبار به کار برده و دوباره چند بار تکرار می‌کند،‌ سؤال نمی‌کند و یا جواب و عکس‌العملی به سؤالهای کوتاه و ساده مثل این چیه؟ کتابت کجاست؟ نمی‌دهد ممکن است مشکلات گفتاری داشته باشد در هر یک از این موارد با یک درمانگر صحبت کنید اگر به مهدکودک می‌رود از معملمش کمک بگیرید، دکتر هم می‌تواند شما را به یک گفتار درمانگر خصوصی برای ارزیابی اولیه ارجاع بدهد و ممکن است یک برنامه‌ی تداخلی و هم سطح با مهد کودک ارایه دهد.
نگران نباشید چرا که ارزیابی‌ها معمولاً کامل هستند و اینکه شما مشکل را بدانید خیلی بهتر است چون محدوده‌ی نرمال را شناخته و در طول آن حرکت خواهید کرد فراموش نکنید که ارزیابی‌ها هر چه زودتر انجام شوند در آینده بهتر می‌توانند به شما کمک کنند وقتی به او «شکل»‌ها را آموزش می‌دهید خودتان معانی را با یک صدای جدید ترکیب کنید وقتی به او شکل جدیدی را نشان می‌دهید یا موضوعی را با نام مطرح می‌کنید یا چیزی را نشان می‌دهید کودک به این مجموعه لغات و صداها تخیل خودش را هم اضافه می‌کند حالا اگر حالت را عوض کرده و از او بپرسید این شکل چیه؟ ممکن است متوجه نشود که شما می‌خواهید او مشخصاً موضوع را با کلمات و صداهای جدیدی که یاد گرفته جواب بدهد.
اسم گذاری روی موضوعات – مجموعه‌ی لغات کودک محدود است و اسم‌گذاری موضوعات و تشخیص دقیق آن برای کودکان با سطح فکری بالاتر در سن بالاتر آسان می‌شود بهرحال توسعه در یک مقیاس وسیع از مقدار توقع ما دورتر است که البته عاقبت به آن محدوده خواهند رسید فقط ممکن است کاملاً انتظار شما را درک نکنند. در موارد حادتر بهتر است کودک از نظر اوتیسم بررسی شود مثلاً‌ وقتی که کودک 5/3 ساله پیشرفت گفتارش با تأخیر است او با شما صحبت می‌کند ولی دایماً عبارات را تکرار می‌کند اغلب جواب‌های بی‌ربط به سؤالها می‌دهد مثلاً: امروز چه کار کردی؟ او ممکن است بگوید: بابا من را برد، بچه دیده، رفت!‍ 6 ماه قبل هم همینطور جواب می‌داد ولی به صورت ابتدایی حرف‌های شما را تکرار می‌کرد حالا کمی اصلاح شده او در درک و دانستن مشکلی ندارد مشکل عمده‌ی او زبان است.